سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ذکر سینه زنی، شور؛ و زمزمه ای دهه محرم ( ۱۴ شب و به ۵ سبک مختلف )

شاعر : امیر عباسی
نوع شعر : سینه زنی
وزن شعر :
قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک                           حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام

کوفه میا حسین جان، کوفه وفـا ندارد            کـوفی بی مـروت شـرم و حـیـا ندارد

گردد به شـهـر کـوفه مسلم فـدایت آقا            در کوچه های غـربت گِریَم برایت آقا


مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان

****************************************************

بنگر شدم خزانی ای روی تو بهـشتـم            ای کـاش از بـرایت نـامه نمی نـوشتـم

گـردیـده یابن زهرا در بین خیل أَعـدا            از بـهـر کـشتـن تـو تـیـغ عـدو مـهـیّـا

به روی بـامِ قـصـرِ ابن زیاد ملـعـون            می بینمت که گشتی غرقه به لُجّۀ خون

مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان

******************** ورود به کربلا ***********************

قلب علی و زهرا بر غصه مبـتلا شد            چون حاجی محمد وارد به کـربلا شد

او آمده که گـردد در راه حـق فـدایـی            زنده کـند ز خـونـش طریـقـت خـدایی

مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان

****************************************************

همراه خود در این راه او یاس و لاله دارد            سربازِ شیرخوار و طفل سه ساله دارد

خون حسین بریزد اینجا به روی صحرا            آری رَوَد به نیـزه رأسِ عـزیز زهـرا

ایـنـجـا تن وَلـیّ حق بی کـفـن بـمـانـد            زهرا در این مصیبت با گریه روضه خواند

مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان؛ مظلوم حسین حسین جان

**************** حضرت رقیه سلام الله علیها ******************

عـمه بیا که بابا مهمـانِ من شد امشب            به روی رَحلِ دامان قرآنِ من شد امشب

با گـوشِ جـان شـنـیـدم آوایِ آهِ زهـرا            ویرانه شد چراغان از نور ماهِ زهـرا

بـابا بـابا حسین جـان، بـابا بـابا حسین جـان، بـابا بابا حسین جـان، بابا بابا حسین جـان

****************************************************

ای جـلـوۀ جـمـال محـمـدی پـدر جـان            با سر به دیدنِ من خوش آمدی پدرجان

من که به شهرِ اشک و درد و بلا مقیمم            کی کرده؟ ای پدرجان در کودکی یتیمم

از داغ تو پدر جان آخـر شوم شهـیده            رَگهای گردنت را بگو چه کَس بریده

بـابا بـابـا حسین جـان، بـابا بـابا حسین جـان، بـابا بابا حسین جـان، بابا بابا حسین جـان

***************** طفلان زینب سلام الله علیها ******************

به عزت و شرافت ما نور هر دو عینیم            آلاله های زینب جان بر کفِ حـسینـیم

رزمنـده های راهِ عـشقِ ولایت هستیم            از موقع ولادت مَستِ شهادت هـستیم

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

*****************************************************

جان می کنیم نثارِ نعـم الامیـرِ عطشان            جـان قابلی ندارد در راه حـفـظ قـرآن

ای یوسف پیـمـبـر هـسـتـیِّ ما فـدایت             واللهِ پیکـر ما خـاک است زیـرِ پایت

این است حاجت ما با قلب پُر شـراره            مست از می تو گردیم با جسم پاره پاره

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

***************** عبدالله بن الحسن علیه السلام *****************

عـبـداله م عـمو جان روحـم هوایی تو            با کام خشک و عطشان هستم فداییِ تو

تا که ز جان شنـیدم آوای سوز و آهت            من پَر زدم ز خیمه بر بام قـتـلگـاهت

عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان

*****************************************************

دستم ز دست عمه چون که عمو جدا شد            دیگر دلم ز قـیـد این زنـدگـی رها شد

در پیش فـتنه های رَذلانِ کـوفه و شام            سَر می دهم عموجان تا زنده گردد اسلام

بنگر عمو ز داغت من اشک دیده دارم            در وادی ولایـت دسـتِ بــریــده دارم

عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان

****************** حضرت قاسم علیه السلام ******************

من قاسمم عـمـوجان فرزند مجـتـبـایم           در سنِ نـوجـوانی جـانـبـاز کـربـلایـم

بگذار تا عمو جان، گَردم تو را فدایی            ای مظهـرِ خدایی خـورشیـد کـربلایی

عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان

*****************************************************

در جَنگِ اهلِ فتنه، ای نور حیِّ سبحان            سینه شکسته گردم در زیر سُـمِ اَسبان

گرچه ز شور رزمم دشمن شود زمین گیر            بر پیکرم نشیند تیر و سنان و شمشیر

عـشـق تو در نـهـادم ای قـبـلـۀ مُـرادم            از روی زین فتادم عمو بِرِس به دادم

عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان، عمو عمو حسین جان

**************** حضرت علی اصغر علیه السلام ****************

ای طفل شیرخواره لای لای علی اصغر            حلق تو پاره پاره لای لای علی اصغر

بر حالَت ای ستاره گِریَد دو چشم مهتاب            با تیر آن حرامی آخر شدی تو سیراب

لای لای علیِّ اصغر، لای لای علیِّ اصغر، لای لای علیِّ اصغر، لای لای علیِّ اصغر

*****************************************************

ای گـل فدای عطرِ قُدسی و جـاودانت            پرپـر زدی به روی دستـانِ باغـبـانت

آتش زدی ز داغت بر این دلم عزیزم            لـبـخـنـدِ آخـر تـو شـد قـاتـلـم عـزیـزم

گریان شدند بر تو اهل حـرم به خیمه            آخر تو را بدین حال چه سان بَرم به خیمه؟

لای لای علیِّ اصغر، لای لای علیِّ اصغر، لای لای علیِّ اصغر، لای لای علیِّ اصغر

**************** حضرت علی اکبر علیه السلام *****************

ای یـاس پـرپـر مـن عـلـی اکـبـر مـن            شِـبــه پـیـمــبـر مـن عـلـی اکـبـر مـن

از داغت ای علی جان گریان دو چشمِ بابا            از لطفِ تیغ و نیزه گشتی تو ارباً اربا

جـانـم عــلـیِّ اکــبـر، جـانــم عــلـیِّ اکــبـر، جـانــم عــلـیِّ اکــبـر، جـانــم عــلـیِّ اکــبـر

*****************************************************

تیر غمت علی جان بر قلب من نشسته            آیـیـنـۀ دلـم را سـنـگ بــلا شـکـسـتـه

کوفی به حال و روز یک پاره تن بخندد            من غرق اشک و آهم لشگر به من بخندد

قبل از بهشتِ گودال از من بَقا گرفتند            با کُشتَنَت علی جان، جانِ مرا گرفـتند

جـانـم عــلـیِّ اکــبـر، جـانــم عــلـیِّ اکــبـر، جـانــم عــلـیِّ اکــبـر، جـانــم عــلـیِّ اکــبـر

***************** حضرت عباس علیه السلام ******************

جان تو ای علمدار در راه دین فدا شد            غرقه به خون شدی و دست از تنت جدا شد

با فرق غرق خونت دادی ز جان سلامم            ای خفته در یَمِ خون سقای تشنه کامم

ادرک اخا ابا الـفضل، ادرک اخا ابا الـفضل، ادرک اخا ابا الـفضل، ادرک اخا ابا الـفضل

*****************************************************

زینب میان خـیـمه آه از غـمت کـشیده            جسمت ز تیر دشمن چون مشک تو دریده

جا دارد أَر گریبان گردد زماتمت چاک            افتاده ای ز مرکب بی دست بر روی خاک

با پهلـوی شکـسته با قـد و قـامت خـم            زهـرا به دیدن تو آمد ز عـرش اعظم

ادرک اخا ابا الـفضل، ادرک اخا ابا الـفضل، ادرک اخا ابا الـفضل، ادرک اخا ابا الـفضل

****************** مصائب شب عاشورا *********************

تا به سحر بگریند زهـرا و آل حـیـدر            آمـد شب وداعِ یک خـواهـر و بـرادر

هستند این دو محزون بر یکدگر چو مجنون            فردا شود حسینـش غرقه به لُجّۀ خـون

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

*****************************************************

امشب وجود خواهر پر شور و سوز و آوا            فـردا سـر بـرادر بـر نـیـزه های أعـدا

امشب حزینه خواهر غرق شکوه و اِجلال            فردا تنِ برادر بی سر به خـاک گودال

امشب گل رباب است در بین گاهواره            فردا خورد سه شعبه بر حلق شیرخواره

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

****************** مصائب روز عاشورا *********************

روز دهم ز مـاه اشـک و عـزا رسیده            امروز عزیز زهرا گردد سرش بریده

امـروز از آسمان ها بانـگ عـزا بیاید            آوای جــانـگــداز، واغــربـتــا بـیــایـد

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

*****************************************************

احـمـد ز آسمانها گـیـرد سـراغ فرزند            زهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزند

ای بی حیا، حـیا کن از ذات حیِّ داور            بس کن دگر حرامی خَنجر مزن به حَنجر

 گر می بُری سَرش را از جور و ظلم و کینه            با چکمه ات تو دیگر ضربه نزن به سینه

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

******************* ظهر عاشورا؛ وداع ********************

ای که مرا توئی جان آهسته تر حسین جان            زینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جان

ای در میانِ گودال خَـدّالـتَـریبِ زینب            شَیبُ الخضیبِ زینب یار غریبِ زینب

مهلاً مهلا حسین جان؛ یابن الزهرا حسین جان؛ مهلاً مهلا حسین جان؛ یابن الزهرا حسین جان

*****************************************************

بعد از تو پیکر ما گردد کـبود و نـیلی            دشمن ز ما کِشَد ناز با ضربه های سیلی

صبری کن ای برادر ای جان فدای رویت            تا که زنم در این دَم گلبوسه بر گلویت

بـرو عـزیز زهـرا، ای قـبـله گاهِ آمال            قـرار بـعـدیِ مـا فــردا مـیـان گــودال

مهلاً مهلا حسین جان؛ یابن الزهرا حسین جان؛ مهلاً مهلا حسین جان؛ یابن الزهرا حسین جان

****************** مصائب قتلگاه سیدالشهدا ******************

ای زادۀ پـیـمـبـر آیـا تـویـی حـسـیـنـم            ای پاره پاره پـیکـر آیا تـویی حـسیـنم

گشتم کنار جسمت در قتلگه زمین گیر            شد پیکرت کفن پوش از سنگ و تیر و شمشیر

حـسین عزیز زهـرا؛ حـسین عزیز زهـرا؛ حـسین عزیز زهـرا؛ حـسین عزیز زهـرا

*****************************************************

شنیده ام به گـودال بس پرده ها دریدند            رأس تو را حسینم چون از قفا بُریدند

جسم تو زیر نورِ خورشیدِ داغ و سوزان            جسم من و سه ساله نیلی ز جورِ عدوان

بر خـیـز و کن نظاره، ای دلـبر یگانه            از تو جـدا نـمـودنـد ما را به تـازیـانه

حـسین عزیز زهـرا؛ حـسین عزیز زهـرا؛ حـسین عزیز زهـرا؛ حـسین عزیز زهـرا

******************* مصائب شام غریبان ********************

از خیمه ها حسین جان آتش زند زبانه            از ما عدو کِشَد ناز با ضرب تازیـانه

آهـم رَوَد بـرادر از داغ تو به افـلاک            رأست به راهِ کوفه جسم تو بر روی خاک

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

*****************************************************

طفلان بی پناهت حیران به دشت و صحرا            در خیمه های سوزان ذکر همه یا زهرا

در بین آتش و دود بر سر زنان سکینه            زنـده شـده دوبـاره یــادِ غــمِ مـدیــنــه

یـادِ دَمی که شعله از در زبانه می زد            دشمن گـلِ عـلـی را با تـازیانه می زد

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

**************** مصائب ورود اهل بیت به کوفه ****************
خورشید بی مثالم بـرادرم حسین جان            غرقه به خون هلالم برادرم حسین جان

گرچه زِ مـاتـم تو ای دلـبـرم خـمـیـدم            با ذوالـفـقار خـطبه از فـتنه سر بریدم

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

*****************************************************

گرچه به من رسیده کوه بلا حسین جان            کوفه شد از کلامم کرببلا حسین جان

با من اگر نگـویی حـرفـی دگر برادر            از نِی بگو کلامی با این سه ساله دختر

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

*****************************************************

نـور دو دیـدۀ من منـزل مبارکـت بـاد            ای سر بـریـدۀ من منـزل مبارکت باد

چون در میان گودال خنجر ز کینه خوردی            آه ای غریب مادر لب تشنه جان سپردی

حسین خدانگهدار غم شد به سینه غالب            قـرار بـعـدیِ مـا در بَـزمِ دِیـرِ راهـب

واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا،  واویــلــتــا واویــــلا، واویــلــتــا واویـــلا

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن نامۀ امام حسن به سیدالشهدا و تحریف این موضوع در روضة الشهدا بیت زیر تغییر داده شد



گـفـتـه بـرادر تـو گَـردم تو را فـدایـی            ای مظهـرِ خدایی خـورشیـد کـربلایی



بیت زیر به دلیل مستند نبودن موضوع تیر سه شعبه زیر تغییر داده شد



بر حالَت ای ستاره گِریَد دو چشم مهتاب            تیر سه شعبه آمد آخر شدی تو سیراب



با توجه به اینکه حضرت لیلا در کربلا نبوده است و قبل از واقعه عاشورا فوت کرده اند بیت زیر مستند نیست و تغییر داده شد



از داغت ای علی جان گریان دو چشمِ لیلا            از لطفِ تیغ و نیزه گشتی تو ارباً اربا



با توجه به اینکه موضوع تیر به چشم خوردن حضرت عباس در هیچ کتاب معتبری نیامده است و مستند نیست ابیات زیر تغییر داده شد



با چشم تیر خورده دادی ز جان سلامم            ای خفته در یَمِ خون سقای تشنه کامم



زینب میان خـیـمه آه از غـمت کـشیده            چشمت ز تیر دشمن چون مشک تو دریده



ابیات زیر به دلیل ایراد وزن شعر تغییر داده و اصلاح شد



روی به سوی میدان آهسته تر حسین جان            زینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جان



شنیده ام به گـودال بس پرده ها دریدند            سر تو را حسین جان ز پشت سر بُریدند